رابطه پایدار
من نزدیک یک ساله که ازدواج کردم .در جشن عروسی یکی از اقوام بودم که از چند تا از مهمانان، که مسن تر و قابل اعتماد بودند، خواستم چند توصیه در زندگی و رابطه با همسرم به من بدهند تا باعث پایداری و ماندگاری زندگی و رابطه مان شود.
من فکر می کنم که خیلی از تازه عروس(داماد)ها این کارو میکنند، یعنی در رابطه با آنها مشاوره میگیرند.
به هر حال متوجه شدم چرا از صدها باهوش و فوق العاده درون وب استفاده نکنم؟ چرا خرد و تجربه همه آنها را با هم ترکیب نکنم تا چیزی ساده و قابل استفاده برای همه آورم.پس تصمیم گرفتم از دریای اعضای عاشق و با هوش خودم استفاده کنم.
چیزی که پرسیدم این بود .همه شمایی که ده ساله ازدواج کردید و از زندگی و رابطه خود راضی هستید. چه چیزی موجب پایداری رابطه شما شده؟همچنین آنهایی که تجربه جدایی دارند، چه چیزی برای شما کار نکردند؟
پاسخ ها بسیار زیاد بودند. تقریباً 1500 نفر به من مراجعه کنند. خیلی از آنها پاسخهایی ارسال کردند در چند صفحه، نه پاراگراف! هفته ها طول کشید تا همه آنها را چک کنم، اما چیزی که پیدا کردم مرا متحیر کرد.
پاسخها از سوی افراد باهوش و خوشگفتار از همه اقشار، از سراسر جهان، که هر کدام گذشته، اشتباهات و پیروزیهای خاص خود را داشتند، دریافت کردند. . . و با این حال همه آنها تقریباً ده چیز را می گفتند.
این بدان معناست که آن ده چیز باید بسیار مهم باشد. . . و آنها کار می کنند:
1. برای نصب درست با هم باشید
قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم که باید در رابطه خود چه کاری انجام دهید، بیایید با کارهایی که نباید انجام دهید شروع کنید.
هرگز با کسی نیست چون کسی دیگر به تو فشار آورده است.
من بار اول ازدواج کردم چون سنتی بزرگ شده بودم و ازدواج کاری کردم که من قرار بود دهم. یعنی ازدواج برای من یک تکلیف بود. اشتباه
من بار دوم ازدواج کردم چون بدبخت و تنها بودم و فکر می کردم یک همسر مهربان همه چیز را برایم درست می کنم. این هم اشتباه بود.
سه بار تلاش کردم تا بفهمم چه چیزی باید از ابتدا روشن شود، تنها دلیلی که باید همیشه با کسی باشد، این است که به راحتی عاشق بودن در کنار او باشد. واقعا به همین سادگی است.
-هوریا
وقتی درخواستم را خوانندگان فرستادم، برای اینکه در ازدواج دوم یا سوم (یا چهارم) خود را بپرسند، چند بار اول چه اشتباهی کردند.
رایج ترین پاسخ این بود که "به اشتباه با آن شخص بودند".
برخی از این اشتباه عبارتند از:
- فشار دوستان و خانواده
- یک "بازنده" به دلیل مجرد بودن وذوق کردن برای اولین کسی که از راه رسید احساس می کنم
- با هم بودن برای تصویر - به این دلیل که رابطه روی کاغذ (یا در عکس) خوب به نظر می رسد، نه به این دلیل که این دو نفر در واقع را تایید کرده اند.
- بچه بودن و ساده لوح بودن و ناامیدانه عاشق بودن و فکر کردن به اینکه عشق همه چیز را حل می کند
هر چیزی که باعث می شود یک رابطه "به کار" بیاید (و منظورم از کار، این است که برای هر دو نفر شاد و پایدار باشد ) مستلزم تحسین واقعی و عمیق از این است. بدون آن تحسین متقابل، همه چیز از بین می رود.
دلیل "اشتباه" دیگر برای وارد شدن به یک رابطه، دلیلی که هورییا گفت، "رفع" خود است. این روش به استفاده از عشق شخص دیگری برای تسکین مشکلات عاطفی خود، ناگزیر منجر به وابستگی مشترک می شود-یک پویایی ناسالم و آسیبرسان بین دو نفر که در آن از عشق طرف مقابل برای فرار از نفرت از خود، بایک توافق پنهان می شود. شود . بعداً بیشتر به هم وبستگی پرداخت، اما در حال حاضر، اشاره به این نکته مفید است که عشق، خنثی است. یعنی چیزی است که می تواند سالم باشد یا ناسالم، مفید یا مضر باشد و بسته به اینست که چرا و چگونه شخص دیگری را دوست دارید و توسط شخص دیگری دوست دارید می شوید. عشق هرگز به تنهایی برای حفظ یک رابطه کافی نیست .
ادامه دارد
نظرات
ارسال یک نظر