ترس از رابطه جدی



چرا نسل امروز، با ترسی نهان از ژرفای عشق می‌گریزد؟ چرا به جای غواصی در اقیانوس رابطه، تنها پا به کرانه می‌زند و بی‌درنگ بازمی‌گردد؟


پاسخ در ترسی است که بر جانشان نشسته: ترس از رو شدن ناتوانی‌ها، ترس از غرق شدن در گرداب احساساتی که مهارشان را ندارند. سینما دروغی زیبا را فریاد می‌زند: "عشق بی‌رنج!" ولی حقیقت این است که عشق راستین، همیشه با مقداری درد مقدس گره خورده است.

اگر در طلب محضِ نوازش، آرامش و خوشبختی هستید، پا در این راه مگذارید. تنها زمانی به سراغ ازدواج بیایید که جرأت روبرو شدن با تاریکی‌های درون خود را دارید؛ زمانی که خواهان دیدار چهرهٔ سایه‌های وجودتان هستید.

یک رابطهٔ عمیق، آیینه‌ای است که نیمهٔ پنهان و تاریک وجودتان را به شما نشان می‌دهد. این، رابطه‌ای نیست که "کلید فرار" همیشه در جیبتان باشد. این، رابطه‌ای است که در طوفان‌ترین لحظات می‌ایستید و تصمیم می‌گیرید که بمانید. این ماندن است که شما را دگرگون می‌کند.

بزرگترین نبرد تاریخ بشریت، نبرد همیشه‌جاری میان زن و مرد است. هیچ جنگی چنین پرحادثه، چنین بنیادین و چنین رشددهنده نیست. این عرصه، جایگاه شجاعان است. جایی که باید بپذیری گاهی شکست می‌خوری و با شهامتی وصف‌ناپذیر فریاد می‌زنی: "آری، این ضعف از آنِ من است!" در این نبرد، هدف "پیروزی" نیست، هدف "شناخته شدن" است. باید به این حقیقت دردناک و زیبا برسی که مسئله اصلی کجاست و سهم تو در این آتش چیست.

یک همراه بالغ، معمار بلوغ توست. اما یک همراه زخم‌خورده، دشمن رشد تو؛ کسی که زخم‌هایت را تازه نگه می‌دارد. اگر بر سر موضوعی می‌جنگید که دو سال بعد، خاطره‌اش شما را به خنده می‌اندازد، بدانید که نبردتان سالم است.

چالش‌های زندگی مشترک، ابدی است؛ تنها شکل نبرد است که تغییر می‌کند. با هر پیروزی بر خویشتن، مرحله‌ای تازه از بلوغ آغاز می‌شود و شما می‌آموزید که چگونه اختلافات را شرافتمندانه‌تر حل کنید.
پس تنها زمانی پا به این میدان بگذارید که شهامت این را داشته باشید تا از خود بپرسید: "آیا به راستی آماده‌ام تا رنجِ خودشناسی را بر خود هموار کنم؟ آیا مشتاق تعالی روح و شخصیتم هستم؟"
برای این متن یکdescreptio بنویس بذای تنظیم ساین 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیریت دعوای خانوادگی

امنیت عاطفی به چه معناست

رهایی از رابطه قبلی؛التیام شکست عاطفی۵